زندگی من ثنازندگی من ثنا، تا این لحظه: 12 سال و 10 ماه و 18 روز سن داره

ثنا دلبند مامان و بابا ......

شرح بیست و پنج ماهگی و غیبت مامانی

1392/5/5 12:13
نویسنده : نازنین
742 بازدید
اشتراک گذاری

ســـــــــــــــــلام نازگلم

اول بابت غیبت این چند روزم معذرت میخوام ازت دخترکم آخه نتم خراب شده بود و بابایی هم سرش حسابی شلوغ بود و این شد که همین طور مونده بود و وقت نمیشد که درستش کنیم ......

ولی بلاخره با امروز و فردا کردن..... بابا محمد فقط به عشق ثنا جون یه جمعشو گذاشت پای کامپیوتر و درستش کرد تا مامانی بتونه بیاد وب خوشگل خانوم .......دست گلش درد نکنه........

عزیز دلم توی ماه بیست و پنجم زندگیت بازم خیلی فرق داشتی ........خیلی چیزا یاد گرفتی .......

ما خیلی خوشحالیم که دختر به این باهوشی و زرنگی داریم و همیشه شاکر خدای مهربونم هستیم ....

اما دخترم توی این ماه عزیز که من و بابایی روزه هستیم یه کم بی حالیم و مثل قبل باهات بازی نمیکنیم .....البته بیشتر از من بابایی هواتو خیلی داره ......توام انقدر دوسش داری که من گاهی اوقات متعجب می مونم ....... خداروشکر .....

عشق من  هزار ماشالله دیگه کاملا حرف میزنی و کافیه یه کلمه ای من بگم مثل طوطی پشت سرم تکرار میکنی .....

بعضی اوقات که باهات مشغول حرف زدنم بابایی میگه خانوم آخه ثنا چه میدونه فلان چیز چیه ....ولی من میگم باید باهات صحبت کنم تا کم کم همه چیزو بشناسی .......

وقتی با بابایی بازی میکنی جیغ و دادتون هواست ........چند باری بهت گفتم ثنا وقتی بازی میکنی جیغ نزن و تو هم گفتی باشه ولی بازم تکرار کردی ..... امروز داشتین دوباره بازی میکردین صدانت دوباره خیلی بلند شد ......منم از عمد گفتم ای بابا..... یه دفه با یه حالت بامزه برگشتی به من میگی : مامان جیگ نزن.....جوجه آخه یکی نیست به خودت بگه ها.......

وقتی بهت میگم ثنا گل مامانه .....میگی : نه گلِ بابا

میگم ثنا خوشگل مامان ......میگی : نه خوشدِل بابا

و همین طور اگه بگم با من کل کل میکنی که خودتو برای بابا شیرین تر میکنی.....

صبح که از خواب پا میشی میری همه جارو میگردی و وقتی بابا رو پیدا نمیکنی میای میگی : ماما بابا دَسته سَکار؟ (بابا رفته سر کار؟) وقتی منم میگم آره مامان جون ...میگی :  الو بگو دار تا باستیل بحره ( با الو بگو چهار تا پاستیل بخره)

چند روز پیش برده بودمت پایین تا با دختر همسایه بازی کنی .....اون توی بازی یه جرف بد زد .....فوری بهش گفتی : ...... نگو دِشته باشه؟ (نگو زشته باشه؟)

سر سفره افطار وقتی اذان میگه با من و بابایی دست میده و میگی : دَبول باشی (قبول باشه) وااااااااااای اونوقته که دوتایی می خوایم قورتت بدیم جیگر طلا

 چند تا از کلمه هایی که میگی و مامان جونش برای گفتنشون در میره:

دَباش: یواش        آلون : آروم

بَسیسی: بستنی      لولو: هلو

اوه کردم: فوت کردم       گشنته : گشنمه

ستاره شب های من

می دونی ؟

                           عاااااااااااااااااشقتم

 

پسندها (0)
شما اولین مشوق باشید!

نظرات (9)

مریم (مامان ثناجون)
5 مرداد 92 4:52
سلام چه عجب برگشتید دلمون تنگیده بود..
ثنا جون از این همه پیشرفتی که کردی خوشحالم انشاالله شاهد پیشرفت های بعدید باشیم گل خانم

salam khale bebakhshid ]
mer30 khale jooni

می خوای تولد بگیری؟؟؟
5 مرداد 92 5:14
می خوای تولد بگیری؟ از آلان داری فکر می کنی براتولدش چه کار کنی بهتره؟؟؟ یه سر به ما بزن, خوشحال می شی... یادت نره از 10% تخفیف استفاده کنی. www.tavalood.rozblog.
مامان ضحــــــــــــــا
6 مرداد 92 12:42
سلام نازنين جون

طاعات و عباداتت قبول

خيلي دلتنگتون بودم

ثنا جون خاله آفرين به اين پيشرفتت

الهي قربونه شيرين زبونيهات بره خاله

ثنا جون دباش بوست ميكنم شايد الان خواب باشي




سلام عزیزم ممنون قبول حق باشه همچنین برای شما

ما هم کلی دلتنگ دوستای وبلاگیمون بودیم

مرسی خاله مهربونم خدا نکنه

منکه این ساعت هنوز خواب نیستم خاله جون چون مامانم بیداره ولی منم یواشکی اون لپای ضحا جونمو میبوسم


مامان نیایش
7 مرداد 92 10:25
سلام .وای چقد شیرینن این وروجکها 25 ماهگیت مبارک ثنا جون


سلام....
مرسی خاله جون...
مامان ارشیا
7 مرداد 92 15:22
سلام خاله جونی چقدر دلم برای صورت ماهت و شیرین زبونیهات تنگ شده بود مراقب خودت و مامانی باش

مررررررسی خاله مهربونم شما خیلی ماهی
چشم خاله جونی ...

مامان ثنا
8 مرداد 92 13:42
سلام عزیزم ماشالله به این دختر شیرین زبون خدابراتون حفظش کنه اسم دختر منم ثناست خوشحال میشم همدیگه رو لینک کنیم


سلام ممنون عزیزم
چه خوب حتما باعث خوشحالیه....
مامان ضحـــــــــــــــــا
12 مرداد 92 7:42
نازنين جون تو قسمت امكانات ديگر سمت راست وبلاگم يه جملات ژاپني نوشته روش كليك كني به سايتش ميرسي.
ثنا جونمو ببوس


ممنون از لطفت مهربون.....
شما هم گل خانومو ببوس
مریم (مامان ثناجون)
12 مرداد 92 12:18
سلام خاله جون از وقتی 2 ساله شدی دباش دباش و الون الون میای وبلاگت را اپ میکنی

سلام خاله جون
چی بگم؟.......
آخه مامانی سرش این روزا شلوغه...

مامان محدثه
12 مرداد 92 19:05
سلام به ثنا جون نازم ومامان گلش
هزار تا بووووووووووووووووووووووس برای این دخترک شیرین زبون
راستی مامانی عکس هم از ثنا جونی بزار دیگه دلم برای صورت ماهش تنگ شده


سلام عزیزم....
مرسی خاله جون مهربون......
چشم خالش بزودی حتما....