زندگی من ثنازندگی من ثنا، تا این لحظه: 12 سال و 11 ماه و 12 روز سن داره

ثنا دلبند مامان و بابا ......

ثنا و بابایی

1391/5/5 12:40
نویسنده : نازنین
435 بازدید
اشتراک گذاری

گل مامان چقدر شیرین و ناز شدی .......روز به روز بیشتر خودتو تو برای بابایی عزیز میکنی.... وقنی بابا از سرکار میاد چنان ذوقی میکنی که بیا و ببین .....تند تند چهار دست و پا میری پیشش تا بغلت کنه اونم بغلت میکنه و یه بوس آبدار از لپات میگیره.....حالا داستانی داریم ما با تو ....دیگه مگه از بغل بابایی میای پایین فدات بشم هر چقدر میگم بیا بغل مامانی بابا رو محکم تر بغل میکنی ......جوجو خوب ناز میکنی برای باباییت ها........چقدر کیف میکنم وقتی میبینم این همه عشق بین شمارو....خدایا شکرت

صبح که بابا میره سرکار همش خدا خدا میکنم که بیدار نشی والا واویلاااااااا......اگه بیدار بشی دیگه مگه میشه گریتو بند آورد ....منم هر چقدر میگم ثنا جان بابا میاد اصلا راضیت نمیکنه دیگه میبینم گریت بند نمیاد میبرمت پیش کمدت با اسباب بازیات سرگرمت میکنم

عاشق کیف مدارک باباتی همش اونو ازم میخوای .....وقتی بهت میدمش دقیقا میری جلوی بابایی میشینی همه بساطشو بهم میریزی ...باباییم هی سرشو تکون میده و با عشق نگات میکنه........

 

ثنا نفسم

 

ثنا و کیف مدارک بابا محمد بیچاره

 

ثنا همه کسم

 

خدایا ..خداوندا......شکرت که به خاطر همه چیز ......خودت حافظ همیشگی دوتا عشق زندگیم باش.

پسندها (0)
شما اولین مشوق باشید!

نظرات (1)

دخملی
10 مرداد 91 12:26
ای جانم