زندگی من ثنازندگی من ثنا، تا این لحظه: 12 سال و 11 ماه و 5 روز سن داره

ثنا دلبند مامان و بابا ......

مسافرت ثنا (ارومیه)

1391/6/26 13:20
نویسنده : نازنین
595 بازدید
اشتراک گذاری

سلام به عشق مامان

تقریبا ٢ روزی هست که از مسافرت ارومیه خونه مامان بزرگ و شمال خونه خاله برگشتیم دیگه تا سرو سامونی دادم و وضع عادی شد تونستم امروز برسم به وبلاگ دخترک نازم.

اول از شیطونیایی که تو ارومیه کردی بگم . نصفه راهو تا برسیم خواب بودی بعدم که بیدار شدی همش اذیت میکردی از صندلی جلو به صندلی عقب یا اینکه گریه میکردی که می خوای پیش بابایی بشینی و مثلا رانندگی کنی    niniweblog.com

حالا مگه میشد قانعت کرد که اینکار خطرناکه خلاصه هر طور بود بابایی چندباری این کارو کرد تا آروم شدی. ظهر که رسیدیم خونه مامان بزرگ شلوغ بازیتو شروع کردی آخه چون خونه مامان بزرگ تقریبا ٢ برابر خونه خودمونه ذوق کرده بودی نمی دونستی کدوم طرف بری و برای خودت بچرخی همش دنبالت بودم که جاهای خطرناک نری. خانوم خانوما اینم بگم که متاسفانه عشق جاهای بلند هستی یعنی اگه ولت کنن ثنا یا بالای مبله یا گریه میکنه میگه منو بزارید روی اپن خلاصه هر جا بلندی باشه ثنا خانومم اونجاست. بعد از ظهر که شد عمه جون و دختر عمه گیتا که نه ماه ازت بزرگتر اومدن .............واویلااااا خونه رو گذاشته بودین روس سرتونniniweblog.com خلاصه با هم حسابی دوست شده بودید

  

ثنا و گیتا

 

 

حدود 10 روزی خونه مامان بزرگ بودیم .خیلی خوش گذشت ............. مخصوصا به شما گل من.

ثنا خانوم . شهربازی (اون روز همش در حال گریه بودی نفسم)

 

 

اونجا چون سرمون خیلی شلوغ بود نتونستم ازت زیاد عکس بگیرم گل مامان.

 

niniweblog.com

 

بعد از اون اومدیم خونه و 2 روز بعد رفتیم شمال خونه خاله اونجا هم آب و هوا عالی بود با پسر خاله ماهان حسابی بازی کردی . چون ماهان سرماخورده بود شما هم ازش گرفتی و مریض شدی و الان هم بی حال خوابیدی مامانی.

 

niniweblog.com

 

الان 3 روز از 16 ماهگیت میگزره مامانی نتونستم خودمو زود برسونم .ببخش عزیزم . مبارک باشه عروسکم دیگه خانومی شدی برای خودت دیگه قشنگ منظورتو به من با اشاره میرسونی. چنر کلمه ای هم میتونی بگی. بهت میگم چشات کو ثنا؟ انگشتتو میزاری روی چشات میگی اینا یعنی ایناهاش. و........ انقدر ناز میرقصی که دوست دارم همین طور بشینمو حرکت دستاتو تماشا کنم خونه مامان بزرگ وقتی میرقصیدی همه فقط قربون صدقت میرفتن. الهی قربونت برم عسل مامان.

 

پسندها (0)
شما اولین مشوق باشید!
مطالبی دیگر از این نی نی وبلاگی

نظرات (2)

باران قلنبه
15 شهریور 91 19:47
سلام عزیزم خوشحال می شم به وب دخمل منم بیاین. دخملم باران مظفری توی مسابقه جشنواره رمضان 91 آتلیه سها شرکت کرده اگه می شه به سایت آتلیه سها بروید و در قسمت جشنواره رمضان به دخترم رای 5 بدهید .این جشنواره تا اول مهر مهلت داره. آدرس سایت آتلیه سها: Soha.torgheh.ir/festival یا به لینکش تو قسمت لینکهای وبم مراجعه کنید.مرسییییییییییییییییییییی. یادتون نره منتظرماااااااااااااااااااا
مامان کورش
20 شهریور 91 18:53
سلام نارنین جون حسابی بهتون خوش گذشته ثنا جون هم حسابی هر کاری خواسته کرده امیدوارم زود خوب بشه
خیلی ممنون مامان کوروش جون