لحظه موعود
گل مامان از کی برات بگم از لحظه به دنیا اومدنت که تمام بیمارستانو روی سرت گذاشته بودی ....وقتی به هوش اومدم ........از اون لحظه ای که چشمم به روی ماهت افتاد انگار یه چیزی توی قلبم زیر و رو کردن . انقدر ورم داشتی که چشمات به زور باز میشد. با اینکه حالم اصلا خوب نبود همش نگاهت میکردم اون روز مدام خدارو شکر می کردم برای تو فرشته ی من.گل همیشه بهارم
اینم عکست که تو بیمارستان بابا محمد ازت گرفت
مطالبی دیگر از این نی نی وبلاگی