شیرین کاری های ثنا خانوم

از کدوم شروع کنم که شیرین تر باشه...اوووووووووم ........هر چقدر فکر میکنم همه کارات شیرینه مامان جان.........

اول از همه اینو بگم که عاشق نانای کردنی ........وقتی آهنگ پخش میشه چه شاد و چه غمگین اون دوتا دستای کوچولوتو میاری بالا و می چرخونی و نشسته قرم میدی ........آخ الهی مامان فدات .......الان خوابی وقتی دارم تایپ میکنم کارات میاد جلوی چشمم و دلم قیری ویری میره.ههههههه

عاشق نون و پنیر و چای شیرین صبحی تا از خواب بلند میشی وقتی دست و صورتتو میشورم و میگم ثنا بدو به به........توام میگی به به و به سرعت باد میای آشپزخونه و یه دل سیر صبحانه میخوری.........فدای صبحانه خوردنت.

وقتی برنامه رنگین کمان شروع میشه و پنگول میاد میری درست جلوی تی وی میشینی و با اونا دست میزنی و کلی ذوق میکنی ....به زبون خودت میگی ن ن ن و به من نشون میدی  یعنی نی نی حالا این نی نی هایی که میگی تقریبا ٧ یا ٨ سالشونه ...........عزیز مادر

حموم و خیلی دوست داری وقتی میریم حموم کلی اب بازی میکنی چند تا باتری و عروسکم برات میارم (آخه یکی از چیزایی که بهش علاقه مندی باتریه) دیگه سورت کامل میشه خلاصه حسابی حموم میکنی و بعد حموم بلافاصله لالا میکنی..........دورت بگردم

وقتی ازت میپرسم ساعت چنده ؟ فوری دوبار میگی ١٠ و با انگشتت ساعتو نشون میدی ......بعضی اوقات بابایی از من ساعتو میپرسه تو فوری جوابشو میدی و میگی ١٠ و باباام کلی کیف میکنه

دیگه جونم برات بگه وقتی با تلفن صحبت میکنم بعدش تلفن و ازم میگیری و میگی اوووووووووو......تازگیام که هر چی دم دستت بیاد پرت میکنی.......شیطون بلا

صدای اذان که میاد ساکت میشی و به اذان گوش میکنی و دو تا دستاتو میاری بالا با ریتم مثلا میگی خدایا..........

انشالله همیشه سلامت باشی تا مامان و بابا شیرین کاریاتو ببیننو و کیف کنن.......الهی آمین

الان خواب بودی ثنای من که تونستم از شیرین کاریات برات بگم ابنم عکس ت که خوابی

عاشقتم ماماني