از بهترین ماه های سال
سلام ب فرشته مامان
دخترکم این روزا سخت مشغولم ..... و پر از ذوق و شادی....
شوق و ذوقی ک حتی وقتی یک دقیقه هم میشینم بهش فکر میکنم و خدا رو به خاطرش شاکرم ...کاش زودتر بزرگ بشی دخترکم تا با هم این ماه زیبا رو جشن بگیریم و شادیمونو با هم قسمت کنیم
برات میگم ک توی این ماه تولد بهترین هدیه خدا ب منه .....آره عزیزکم .....توی این ماه ما تولد بابا محمدو جشن میگیریم و من برای اون روز ثانیه شماری میکنم....درست یک روز مونده ب سال تحویل تولد عزیزترینمه و من واقعا خوشحالم ک امسال دومین سالیه ک میتونم همراه شاپرکم برای همسر مهربون و فداکارم یه جشن کوچک و هدیه ای ناقابل بگیریم
ثنا جونم این روزا حالت بهتر شده و دیگه از اون مریضی بد خبری نیست و ب لطف داروها و غذاهای مقوی خوب شدی ........
انگار تو هم میدونی حال و هوای این روزا یه فرقی داره چون هر صبح ک بلند میشی سرحال میبینمت و در روز کلی منو با شیرین زبونیات سر ذوق میاری
عزیزدلم چند روز پیش یعنی 17/12/91 متوجه شدم دو تا مروارید با هم درآوردی........مروارید ششم و هفتم (پایین راست و چپ) .....مبــــــــــــارکت باشه نفس مامان
گل من از وقتی وارد بیست و دومین ماه زندگیت شدی تو شیرین زبونی کردن ماشاا... خیلی پیشرفت کردی . ..گاهی اوقات کلمه هایی رو میگی ک من از شنیدنشون حیرون میمونم و فقط میتونم خداروشکر کنم
بهت میگم ثنا چیه ؟ میگی : اُل (گل)
بهت مبگم اسمت چیه؟ میگی : نَنــــا
کلمه (تموم شد) رو میگی : دَه شُد
به ساعت میگی : اَت
اینا قسمت کمی از شیرین زبونیاته خوشگله
صبحا وقتی زودتر از من از خواب بیدار میشی میای پیشم و منو تکون میدی و تند تند میگی : مامان با شو (پا شو) و منم برای اینکه بیشتر و بیشتر بگی و لذت ببرم خودمو میزنم ب خواب و وقتی میبینی من بیدار بشو نیستم میگی : (مامان آب) یعنی آب می خوای و اینطور میشه ک من با مااچ گنده ار لپت بیدار میشم....
امروز داشتیم میرفتیم بیرون وقتی لباساتو پوشوندم دیدم رفتی کلاهتو آوردی و میگی : مامان گُلاک ...من همین طور حیرون موندم ک خودت چطور یاد گرفتی بگی کلاه
وقتی کار بدی میکنی فورا ب من نگاه میکنی و سرت رو تکون میدی و میگی نچ نچ نچ .........و من واقعا نمی دونم عصبانی باشم یا اینکه از دست کارای تو بخندم
عزیزدلم یاد گرفتی تشکر کنی و وقتی کسی چیزی بهت میده فورا میگی: مِيسی و منو غرق شادی میکنی دختر با ادبم .... هزار آفرین
دختر نازم این روزا انـــــــــــــــقدر قشنگ میگی مامان ک من ذوق مرگ میشم و هزاران بار فدای اون زبون شیرینت میشم
مامان ب فدای مامان گفتنت عمرم
چشم هایم را به زبان عشق ترجمه کن ، شعری میشود
همه واژه هایش تو هستی . . .
دوستت دارم شاپرکم . . .