زندگی من ثنازندگی من ثنا، تا این لحظه: 12 سال و 11 ماه و 15 روز سن داره

ثنا دلبند مامان و بابا ......

اولین آرایشگاه

1391/7/23 10:57
نویسنده : نازنین
430 بازدید
اشتراک گذاری

اولین کوتاهی موهات مبارک جیگگگگگر مامان

شنبه(23/7/91) بعد از ظهر به اتفاق مامان بزرگ شمارو بردیم آرایشگاه تا موهات از نامرتبی در بیاد. روی صندلی که نشوندمت خندیدی خانوم آرایشگر گفت به به چه دختر خوبی گریه نمیکنه تو دلم گفتم خدا کنه خودمم خوشحال شدم که گریه نکردی اما به محض اینکه خواست برات پیش بند ببنده جیغت رفت هوا . دیگه گریت شروع شد .......چه گریه ای انقدر شدید گریه میکردی من ترسیده بودم ولی به هزار زحمت نگهت داشتیم و تا تموم شد.

ثنا جونم بعد آرایشگاه

ثنا

 مامان قربون چایی خوردنت

 

پسندها (0)
شما اولین مشوق باشید!

نظرات (6)

Man & Ma
23 مهر 91 11:02
░▒███████ ░██▓▒░░▒▓██ ██▓▒░__░▒▓██___██████ ██▓▒░____░▓███▓__░▒▓██ ██▓▒░___░▓██▓_____░▒▓██ ██▓ _______________ ░▒▓██ _██▓▒░______________░▒▓██ __██▓▒░____________░▒▓██ ___██▓▒░__________░▒▓██ ____██▓▒░________░▒▓██ _____██▓▒░_____░▒▓██ ______██▓▒░__░▒▓██ _______█▓▒░░▒▓██ _________░▒▓██ _______░▒▓██ _____░▒▓██ _░▒███████ ░██▓▒░░▒▓██ ██▓▒░__░▒▓██___██████ ██▓▒░____░▓███▓__░▒▓██ ██▓▒░___░▓██▓_____░▒▓██ ██▓ _______________ ░▒▓██ _██▓▒░______________░▒▓██ __██▓▒░____________░▒▓██ ___██▓▒░__________░▒▓██ ____██▓▒░________░▒▓██ _____██▓▒░_____░▒▓██ ______██▓▒░__░▒▓██ _______█▓▒░░▒▓██ _________░▒▓██ _______░▒▓██ _____░▒▓██ تولد حامد جونمه , آپ کردم زود خودتو برسون و تبریک هم فراموش نشه . اینم وبلاگ نی نی جونمون www.fan2ghe-maman.niniweblog.com
مامان امير علي
23 مهر 91 13:02
بچه ها همه مثل همند از ارايشگاه ميترسن . خيلي ناز شدي ثنا گلي :

من تجربه نداشتم نمی دونستم با این حال ممنون که به ثنا سر زدی دوستم.
امیرعلی نازمو ببوس







یکتا
23 مهر 91 14:34
وبلاگ قشنگی دارید


ممنون شما لطف داری
مامان صبا گلی
23 مهر 91 22:34
دلم میخواهد مادر خوبی باشم هم در کودکی فرزندم،هم در نوجوانی اش،هم در جوانی اش!

تعریف مادر خوب چیست؟سراسر فداکاری؟! نه من نمیخواهم اینگونه خوب باشم!

نمیخواهم دوست داشتن او موجب شود تا خودم را فراموش کنم!

من نمیخواهم از صبح در آشپزخانه تنها همه ی کارها را انجام دهم و برای ناهار فرزندم را صدا بزنم !

میخواهم که او هم در کارها مشارکت کند!

من نمیخواهم مثل بعضی مادران برای فرزندم چایی ببرم وقتی او در اتاقش درس میخواند یا با رایانه کار میکند!

من نمیخواهم همیشه وقتی فرزند نوجوانم از مدرسه برمیگردد غذایش را آماده کنم!

من نمیخواهم همیشه کارهای ناتمامش را تمام کنم!چه زمانی که کودک نوپایی است و میخواهد از زمین بلند شود چه زمانی که بزرگتر است!

جنسیت فرزندم برایم تفاوتی نمیکند چه دختر باشد چه پسر باید مسئولیت کارهایش را به عهده بگیرد!

من نمیخواهم فرزندم آرزوهای مرا برآورده کند!آنچه که من به آن نرسیدم!

من میخواهم که فرزندم بداند مادر هم انسان است و توقع نداشته باشد که برایش یک فداکار تمام عیار باشم!

دوست عزیزم ممنون که بازم از پیامای آموزندت برام گذاشتی

سمانه مامان ستایش
24 مهر 91 3:17
عزیزم مبارکه
خیلی ناز شده ثنا جون

ممنونم سمانه جان حال ستایش جونم چطوره؟ ببوسش

پگاه مامان آرتین
25 مهر 91 2:32
مبارک دخترگلی.چه بهت می یاد

ممنون پگاه جون آرتین خوشگلمو ببوس